این روز ها همه جا صحبت از مذاکرات 5+1 وایران است ,چه محافل داخلی و چه رسانه ها وتشکل ها و سازمان ها ودولت های منطقه وغرب .دکتر حسن روحانی با یک دست پس می زند وبا پا پیش می کشد .از یک طرف آقای نیلی در یک سند مدیریتی برچالش بودن تحریم ها اشاره می کند وخود آقای روحانی در دانشگاه تهران بر خالی بودن خزانه ی خالی تاکید می کند واز طرفی دیگر وزارت خارجه ادعا می کند در مذاکرات(برای مذاکره)با قدرت هر چه بیشتر مقابل طرف های غربی می ایستد . بنده که به آقای روحانی رای داده ام تنها به خاطر این بوده است که ایشان را در مذاکرات و فن مذاکره بهتر از آقای جلیلی می دانستم زیرا نمونه تعامل ایشان را با مقامات بلند پایه ی غربی مثل جک استراو وزیر خارجه انگلیس ووزاری خارجه ی آلمان وفرانسه دیده بودم .آقای ظریف هم که سال های متمادی در آمریکا حضور داشته ودر مذاکرات دیگری که بین ایران وآمریکا رخ داده نقش فعال داشته است ,اما الآن که دارم نگاه می کنم این موضوع برا یم جالب توجه است که اولا شعار این دولت عزیزم که اعتدال بوده چقدر محقق شده است بنده خودم یک آدم مذهبی هستم وجنایت های فتنه گران را دیده ام انتظار بنده در مورد رعایت اعتدالی که آقای روحانی قولش را داده بود تا الآن حد اقل درمورد انتخاب کابینه و مدیران میانی اجرایی کشور محقق نشده است .این جانب با تمام احترامی که برای آقای روحانی قائلم ولی این وضع که شما حدود ششصد مدیر را برکنار کنید مرا به یاد سال های پایانی آقای خاتمی وهمچنین آقای احمدی نژاد می اندازد که فقط با یک حلقه بسته ی مدیریتی آن هم یک طرفه, (دوم خردادی مخالف نظام ویا جریان مدیریتی لابی گر انحرافی)کشور را به دست می گرفتند و از استعداد های بسیار پویای دیگر کشور استفاده نمی کردند و یا در جای مناسب آنها رامورد استفاده قرار نمی دادند.این پروسه همان افراطی گری در جذب نیرو است در این دوره هم در حال قوت گرفتن است . بنده یک وظیفه ای را تشخیص دادم وآن رای دادن در آن شرایط به آقای روحانی بود ولی انگار باید در ادامه ی این دولت هم او را یاری کنم که نکند به آن شعار هایی که داده بود پشت کند . خود آقای روحانی این رئیس جمهور محبوبم, در یک کنفرانس خبری قریب به این مضمون را گفته بود که اصلا ما حزب نداریم واصلا نباید وابستگی های حز بی را در کشور تلقی کرد من آن موقع از این صحبت ها خیلی خوشحال شدم که خدا را شکرت بالاخره یکی اومد که افراطی و گروه گرا نیست و منافع کشور ومردم را فدای منافع گروهی خودش نمی کند و لی بعد از معرفی وزیران وتغییرات مدیریتی کلان از جمله در دانشگاه آزاد وشرکت ها ی بزرگ صنعتی و حتی استانداران موفق باز هم امیدم از این دولت تدبیر وامید ناامید نشده بود,که با شنیدن خبری مبنی بر این که ما هرکس را که به دولت احمدی نژاد مربوط باشد ,نمی خواهیم وباید طرد شود,آب پاکی را ریخت روی دستم که دیگه به حرف های پسر خوانده ی آقای هاشمی گوش ندهم و بااحتیاط کامل مواضع دولت منتخب خودم را زیر نظر بگیرم که خدای نکرده اون دنیا شرمنده امام وشهدا نشوم .به نظر بنده آقای روحانی آن اقتداری را که قبل از مشخص شدن نتیجه ی انتخابات داشت را ندارد از یک طرف بنده فکر می کنم به خاطر آن رای07/ 50باشد واز طرف دیگر نظرم به امکان نفوذ آقای هاشمی بر ایشان به خاطر حمایتشان در انتخابات جلب می شود که به عنوان نمونه تغییر ناگهانی رییس دانشگاه آزاد به چشمم بزرگ آمد که رییس دانشگاهی که می رفت برای اولین بار شهریه ی دانشگاه آزاد را کم کند ومدیریتش هم کمتر از آقای جاسبی بزرگ نبود چرا باید که بیفتد به کناری؟؟؟؟ ام زیاد سرتون رو درد نیاورم از هرچه بگدریم سخن پول خوش تر است آقای روحانی یک کار دیگرری را که آقای احمدی نزاد میخواست انجام دهد را در دست پی گیری دارد که همان قطع یارانه اقشار پر درامد است که باعث عادلانه تر شدن توزیع ثروت در جامعه می شود واین جای بسی خوشحالی دارد که دولت با این کارش روی زخم مسکن مهر قطع شده وقطع عملیات عمرانی ولغو طرح مهرآفرین و... مرهم می گذارد ومرا به افق های آینده به همراهی بادولت تدبیر وامید, امیدوارترمی کند .